سواااااااال
قبل از سيلااام اين و بخونيد:
کودکي که لنگه کفشش را امواج از او گرفته بود
روي ساحل نوشت:
دريا دزد کفشهاي من است.
مردي که از دريا ماهي گرفته بود
روي ماسه ها نوشت:
دريا سخاوتمند ترين سفره ي هستي ست.
موج دريا آمدو جملات را با خودش محو کرد
وتنها اين پيام را برايم گذاشت:
که برداشتهاي ديگران از خودت را در وسعت خويش حل کن تا
دريا باشي.
چقدر قشنگ بود!!! واقعا واقعا واقعا خببببببببب حالاااااااا بدوييييد ادامه مطلب که کارتون دارم آره بدوووييد که بدجورم کارتون دارم
واااااااااي عاشقشم.
خب خب خب وقت نداريم سلااااااااااام خوفيد؟؟؟؟؟؟؟؟
این داستان ادامه دارد بدیوو بیااا